سناریو
اتاق فرار گرمابه خون در مورد شخصی است که در کودکی به یک گرمابه رفته و شاهد اتفاق وحشتناکی بوده است.
روستای آل زاد، تنها یک گرمابه داشت که یک هفته به پایان ماه رمضان برای تعمیر و نظافت، تعطیل میشد. سپس دو روز مانده به ماه شوال کار خود را از سر میگرفت. صاحب گرمابه به پشتبام رفته و با صدای بلند چند مرتبه جار میکشید: «آهای مؤمنین، حمام باز شده است». اهالی با شنیدن این، خود را برای حمام رفتن آماده میکردند. آخرین بار حاج علی صاحب گرمابه هنگام جار زدن از پشت بام سر خورده و میمیرد. بعد از مرگ ناگهانی حاج علی همسر وی به هیچکس اجازه ورود به گرمابه را نداد. بعضی از مردم از سر اجبار به صورت پنهانی به گرمابه میرفتند.
بعد از چهلم صاحب گرمابه زمزمه هایی در شهر پیچید که افرادی که برای حمام از روستای بالا دست اومده بودن، هرگز از گرمابه خارج نشدن. فقط فرزند کوچک یکی از آنها موفق به فرار شده بود. بچه تنها کلمات خون، جن و شیطان را به زبان میاورد و هیچچیز دیگری نمیگفت.
بعد از آن هرشب صداهای ترسناکی از گرمابه میومد. هرکس که وارد میشد اثری از او یافت نمیشد. هیچ کس جرات ورود به این گرمابه را نداشت. بعد از گذشت چند سال همان بچه فرد بزرگی شده بود و میخواست اتفاقات کودکی اش برایش روشن شود. او، شما گروهی از دعانویسان و جن گیران مشهور شهر را برای بررسی اتفاقات رخ داده به گرمابه میفرسته.
فراموش نکنید،نام خدا روشن گر راهتان خواهد بود.
نظرات
سلام بازی خیلی خوبی بود
ما از ترسش تا سه روز نخابیدیم
تعامل واقعی بود
چقد این بازی خفن خالص بود استرس و هیجان صددددددد اقا
بزرگاین بازیه بقیه اداشو در میارن
جالبیش اینه الان یه سری اومدن این رمال هارو کپی کردن برا خودشون
ولی چیزی از محبوبیت گرمابه برای ما کمنمیشه
عالیه دکور عالی رفتار و اخلاق عالی
جوری ترسیدم ک توان راه رفتن نداشتم
مرسی😂
تعامل بازی با اکرم بود ک واقعا قدرت بالایی داشت اکتورش
معماها روان بودن
دکور اتاق اخر بی نظیر
خیلی عالی بود خیلی رفتم بینظیره
بازی با تم قدیمی و ترسناکی بود ک خوف واقعی روتودل مینداخت
میانگین امتیاز اتاق فرار گرمابه خون
از نظر 7 کاربرثبت کامنت برای اتاق فرار گرمابه خون
×