سناریو
برگی از خاطرات خانوادهی میرزایی:
در سالهای بسیار دور، زمزههایی از وجود جنیان در منطقه وجود داشت که باعث ترس و وحشت مردم منطقه علی الخصوص جوانان شده بود.
میرزا نوروز، که فردی شجاع و با جسارت بود به فکر چارهای افتاد. او تصمیم گرفت دل به دریا بزند و وارد منطقه شود تا با مهارتی که در شهر بهبهان کسب کرده بود رئیس قبیله را اسیر کرده و شرّ آنها را از منطقه کم کند. میرزا با شجاعت و مهارتی که داشت توانست این کار را انجام داده و آن جن را اسیر خود کند.
جن به خدمت میرزا در آمده بود و غلام حلقه به گوش او شده بود. او از جن خواست تا قبلیهی خود را از منطقه خارج کند تا او را آزاد کند. جن این کار را برای میرزا انجام داد ولی میرزا طَمَع کرده و به قول خود عمل نکرد. جن سالیان سال در خدمت میرزا بود و از این قضیه به تنگ آمده بود.
روزی جن در خانه با نوهی میرزا تنها بود. جن با گول زدن نوه، که کودکی بیش نبود، از او خواست که سنجاق اسارت را از بدنش خارج کند. جن آزاد شد و تمام رنجهایی که در این سالیان طولانی گریبانگیر او بود جلوی چشمش آمد. خشم بزرگی او را فرا گرفت. رو به میرزا کرد و نفرین سنگینی نثارش کرد.
من … مازِر … رئیس قبیلهی جوهنا…شما و نسلهای آیندهتان را به بدبختی و فلاکت و سیهروزی نفرین میکنم.
این را گفت و ناگهان ناپدید شد.
حالا که شما این برگ از خاطرات اجداد خود را پیدا کردید و پی به چگونگی سرنوشت خود بردهاید، تصمیم میگیرید با افراد خانوادهی خود، به خانهی میرزا که چندین سال است متروکه مانده بروید و نفرین جن را باطل کنید.
توضیحات
- اتاق فرار اَویجا (در زبان گیلکی به معنای مکان متروکه)، در ژانر ترس و وحشت، سومین سناریوی ساخته شده توسط مجموعه اتاق فرار کُدِد در شهر رشت است.
نظرات
برخورد پرسنل خیلی خوب هیجانش واقعا خوب و قابل توجه بود پیشنهاد میکنم امتحانش کنید
میانگین امتیاز اتاق فرار اَویجا Avija
از نظر 1 کاربرثبت کامنت برای اتاق فرار اَویجا Avija
×