سناریو
پسری به نام چاووش در سن ۱۸ سالگی به دختری با نام شهربانو علاقه مند میشه اما پدر شهربانو که طبیب روستا بود بخاطر مشکلاتی که با طایفه ی چاووش داشت راضی به این وصلت نبود !
بالاخره پس از رفت و امد های مکرر پدر شهربانو راضی به ازدواج شد اما شرطی برای چاووش گذاشت که تا زمانی که سربازی چاووش تمام نشده این ازدواج صورت نگیره !
بعد از ۲ سال زمانی که چاووش از سربازی برمیگرده متوجه میشه که شهربانو ازدواج کرده و همراه خانواده اش از روستا رفتند !
چاووش ماه ها به دنبال شهربانو میگرده اما هیچ اثری از شهربانو پیدا نمیکنه و از عشق شهربانو مریض میشه ، بعد از مدتی پدر چاووش برای التیام بخشیدن به روح شکست خورده پسرش ، چاووش رو با دختری به نام عقیقه که از طایفه ی فالگیر و رمال روستا بود اشنا میکنه و بعد از مدت کوتاهی این ازدواج صورت میگیره . اما عشق به شهربانو هیچوقت از ذهن چاووش بیرون نمیره ، روز ها و شب ها فکر شهربانو چاووش رو به مرض جنون میبره ! عقیقه که زندگی یک طرفه ای رو اغاز کرده بود با کمک مادر پیرش چاووش رو طلسم میکنه اما طلسم بخاطر قدرت عشق خالص چاووش به شهربانو اثر زیادی نمیکنه ! عقیقه بخاطر حسادت زیاد و کینه ای که به دل گرفته چاووش رو ۷۳ ماه درون اتاقی حبس میکنه و هر ۲۷ روز یک بار با طلسم های مختلف چاووش رو به مدت ۱۲ ساعت عاشق خودش میکنه و هر بار بعد از نصف روز این طلسم باطل میشه !
اتفاقات عجیب این خونه اهالی این روستا رو برای کشف راز عقیقه کنجکاو میکنه اما کسی جرات وارد شدن به خونه ی یک رمال رو نداره… !
نظرات
اول ار همه برخورد خودشون عالی بود دکورم خیلی خوب بود فقط اینکه اگر اول بازی قفل هارو یاد بدن یا کدخدا نیاد تو بازی کمک کن بهترم میشه🤍
عالی فقط بگم عالی…
هیچی و تغیر ندین همین عالیه
واقعا ممنون بابت بازی و ساعات خوبمون
دکور خوب بود معما نه ضعیف بود این بازی میتونست خیلی خوب باشه ولی کد خدا زیادی با پلیر صمیمی میشد بازیو لوس کرد من ۳۰ تا کرج رفتم ۱۵ تا هم تهران تازه کار نیستم به بقیه بچه ها حال داد ولی من شخصا وسط بازی خسته شدم با تشکر از مجموعه خوبتون
عااااااااااااااالی
خیلی خیلی عالی بودین هم دکور عالی بود و هم اکتور ها عالی به خصوص برخورد برسنل خیلی خوب بود ما اینجا مسافر بودیم و فکر نمیکردم انقدر خوب باشین و نقش چاووش خیلی خوب بود و کمکمون میکرد
سلام فوق العاده بود تجربه خیلی خوبی بود
دکور عالیییییی بود هر چی بگم کم گفتم چقدر هیجان و ترس همه با چیزهای خوب همه با هم بود پیشنهاد میکنم بچه ها
بازی فتنه با اینکه کامنتهای منفی داره از نظر من خیلی بازی قشنگی بود. سناریو جالبه بد نیست دکور بازی متناسبه و اکتهای ترس نوآورانس و من خودم چندبار واقعا ترسیدم . اکتهای مربوط به سناریو خیلی زیبا و دلنشین بود و ما حس میکردیم واقعا داریم تئاتر میبینیم . در کل نقطه قوت بازی اکتورهای پرانرژیش هستن که معلومه با جون و دل بازی میکنن در کل ممنون از دوقلوهای افسانه ای . راستی اگر داخل بازی گوشواره پیدا کردین برای ماست 😂
زیاد جالب نبود
داستان قشنگی داشت اما معما ها بی ربط و گنگ بود
اکتور ها تلاش خوبی میکردن ولی گریم ها جالب نبود لباس هم خاکی میشه
واقعا خوب نبود جای اینکه هول محور معماها سرگرم باشیم فقط درگیر کشمکش با اکترا بودیم و لمس میکردن درصورتی که همجا ممنوعه لمس و درکل اصلا از حل معما لذت نبردیم
پاسخ twins escape: ما گفتیم که در تاریکی تکون نخورید شما در تاریکی میچرخیدید اکتور ما باید راه برای رفتن داشته باشه شما با دونستن این موضوع که ژانر ترسناکه به اتاق فرار ما اومدید اگر دنبال حل کردن فقط معما هستید پیشنهاد میکنیم ژانرهای فکری رو انتخاب کنید 🙏🌷
خیلی بازیشون ضعیف بود اکتا ضعیف دکور نیمه ضعیف معما فوق العاده ضعیف
اکت و ترسش خوب بود ولی تازگی خلاقیت نداشت واقعا
همه چی عالییی🔥🤟
داستان فوق العاده قشنگی داشت رفتار پرسنل عالی و بازی اکتورام متوسط بود
عاااالی
بسیار عالی دکور فوق العاده اکتور های کاربلد
به شدت مزخرف و حیف پول
همچیز عالی بود خیلی لذت بردیم دمتون گرم
بازیه ترسناکی بود شخصیت کدخدا رو دوس داشتم فضا و دکور عالی بود
بازی جذاب و ترسناک بود اکتورا حرفه ای بودن
میانگین امتیاز اتاق فرار فتنه
از نظر 132 کاربرثبت کامنت برای اتاق فرار فتنه
×