با دوستاتون تصمیم گرفتین یه سفر برین شمال. تو نت میگردین و یه کلبهی خوب پیدا میکنین. نکته جالب توجه اینه که این کلبه قبلا 120 بار رزرو شده اما هیچ کس نظری در موردش نذاشته.
وقتی به کلبه میرسین یه پیرمرد و پیرزن مهربون رو میبینین که به استقبالتون میان. بعد از اینکه کمی استراحت کردین میرین پیش صاحبخونه تا از دستپختش بچشید. یه مقدار از غذا رو که میخورین متوجه میشین که مزش فرق داره اما فرصت سوال پرسیدن ندارین و آخرین چیزی که یادتون میاد صورت خندونه اون پیرمرد و پیرزنه.
وقتی به هوش میاین دست و پاتون بستس و نمیدونین چرا.
تنها چیزی که میدونین اینه که باید در عرض یه ساعت از اونجا فرار کنین.
وقتی به کلبه میرسین یه پیرمرد و پیرزن مهربون رو میبینین که به استقبالتون میان. بعد از اینکه کمی استراحت کردین میرین پیش صاحبخونه تا از دستپختش بچشید. یه مقدار از غذا رو که میخورین متوجه میشین که مزش فرق داره اما فرصت سوال پرسیدن ندارین و آخرین چیزی که یادتون میاد صورت خندونه اون پیرمرد و پیرزنه.
وقتی به هوش میاین دست و پاتون بستس و نمیدونین چرا.
تنها چیزی که میدونین اینه که باید در عرض یه ساعت از اونجا فرار کنین.


نظرات
نظرشما برای ما مهم است.
تجربه خود را به اشتراک بگذارید و امتیاز بگیرید.
خلاصه نظرات
0.0
از 0رای
میانگین امتیاز
0.0
اتاق فرار کلبه وحشت از 0 رای
نظرات بازیکنان
مرتب سازی: